آلیس در سرزمین عجایب
آلیس در سرزمین عجایب

آلیس در سرزمین عجایب

چرا خودت باش توصیه ی مزخرفی است؟

هرکسی یه سری نقاط ضعف داره و یه سری نقاط قوت. اینو همه با یک ژست خوشگل روشنفکری می پذیریم. 

ولی وقتی تو خلوت خودمونیم یا گذاره اول رو منکر میشیم یا دومی رو.

وقتی با دوستامون درباره خودمون یا مشکلاتمون صحبت  می کنیم تقریبا غیر ممکنه چیزی جز خودت باش، به خودت فشار نیار، خودتو اذیت نکن یا صحبتایی از این دست بشنویم. 

متاسفانه این گذاره به نظر من هیچوقت درست نیومده.

به عنوان مثال میگما...

من فی الذات آدم شدیدا مستقل و خود کافی پنداریم! حالا فکر کن خودم بودم  یا خودم باشم. 

بعد مثلا رهبر یه گروهم می خواستم باشم. میخواستم مدیریت هم بکنم. آره قطعا شدنی بود خودم و خودم با خودم :/  خدا میدونه تا حالا چند تا از شکست ها و اشتباهاتم رو مدیون همین خصلتم بودم. (و شاید خواهم بود)

هنوزم یه زمانایی گذرم به کوچه ی تاریک کمک میخوای چیکار میوفته. هنوزم سخت ترین کار دنیا برام کمک گرفتنه. هنووووووزم  سخته برام بپذیرم دو نفر میتونن اثر سینرژیستی داشته باشن. ولی هر روزی که از خرداد 98  ( تاسیس انجمن علمی دانشجویان داروسازی یزد)، و شیوه ی کار ایفسا میگذره،  بیشتر به این رویکرد ایمان میارم و در عمل هم میپذیرمش. 

به طور کلی به نظرم هر کس از مجموعه ای از عقاید ، خصوصیات اخلاقی و رفتار ها تشکیل شده.

وقتی از هویت فردی صحبت می کنیم، منظورمون هر سه این مواردن، اما تغییر هیچکدومشون باعث از بین رفتن هویت فردی نمیشه ، مگر اینکه به انتخاب خود فرد و برخواسته از درون خودش نباشه. اون موقعه که میگیم به جای "تظاهر" خودت باش. نه خودت باش چون خودت موجود بی نقصیه، بلکه خود خوبت باش!

.

پ.ن. عنوان سرقت شده  از یکی از مقالات  فصلنامه ی ترجمانه. پیشنهاد میکنم حتما یه نگاه به این فصلنامه ی بسیار خفن بندازین!

رزومه ؟

بالاخره بعد از یک سااااااال پشت گوش انداختن رزومه ام رو نوشتم. 

بماند که میدونم چقدر مهارت و دوره به خاطر یاری نکردن حافظه یادم رفته بنویسم... 

چقدر سخته تعریف کردن از خودت. 

چقدر سخت تره تخمین زدن صادقانه ی خودت.. 

سطح توانایی کار با فتوشاپ من چقدره؟ نکنه کم نوشته باشم... نکنه زیاد؟

اینا به کنار... چی میکشه مسئول منابع انسانی!


خوب یا بد؟ مسئله این است؟؟؟

تا حالا شده فکر کنین از نگاه بقیه آدم خوبی هستین یا نه؟ به چه نتیجه ای رسیدین؟

خاکستری... 50 -50 ؟ 

امیدوارم به هرنتیجه ای که رسیدین با واقعیت تطبیق داشته باشه، و الا یا خودتون اذیت میشین یا بقیه رو اذیت میکنین. 

چند وقتیه درگیری هام با افراد بیشتر شده . کمتر میتونم بگم بیخیالشون... ( برخلاف همیشه نه چون اوضاع خوب پیش نمیره.) چون داره خوب پیش میره، ولی انگار یه تیپ آدما باید هر جایی باشن تا ناامیدی تزریق کنن یا خودشون رو به هزینه دیگران باد کنن. 

وظیفه ی من نیست که جلوشون در بیام. که نذارم آسیب برسونن... میدونم. و بیشتر از یک بار بهم گفته شده.

but.. that,'s what I do! I care... and I can't change it.  

خیلی هم care! نه افراد.. بلکه ایده ها و آرزوها...

ولی هنوز خیلی چیزا مونده یاد بگیرم... مثلا: چجوری از ایده ها حفاظت کنم ولی به افراد آسیب نرسونم. حداقل اینقدر دشمن تراشی نکنم 

در باب دموکراسی

سید گفت که استادش گفته اگر از دوران دانشجویی فقط دموکراسی رو یادبگیرین براتون کفایت میکنه. 

یعنی چی؟ 

یعنی وقتی درمورد احتمال موفقیت یه موضوعی توی گروه بحثتون شده بعد از اینکه هر کس دلایلش رو آورد و همه خوب به حرفاش گوش کردن، یه برگه بردارین، بسته به تخصص مرتبط برای هرکس یه درصد اظهار نظری معلوم کنین و اجازه بدین همه رای بدن. اگر شد 51 درصد پیش برین و اگر شد 49 درصد کار رو متوقف کنین.

به همه اجازه اظهار نظر بدین اما بسته به تخصصش بیشتر یا کمتر.

.

یه مورد دیگه که برای خودم با خودم (رای گیری بین شخصیت های مختلف خودم درباره یه موضوع واحد!) تستش کردم نوشتن تمام معایب و مزایا درباره یک موضوع، یک خرید با .... بود. همه رو توی دو تا ستون مینویسم و نسبت به ارزشی که داره برای خودم از 1 تا 10 نمره میدم. حالا ارزش معایب رو از ارزش مزایا کم کن. بسته به نسبتی که از قبل برای خودت معلوم کردی ببین برات میارزه یا خیر!

شیر بدون لاکتوز

پریروز رفتم خرید ، یه شیشه شیر هم برداشتم.  وقتی اومدم و شیر رو مزه کردم دیدم مزه اش خیلی عجیبه. بد نبودا، ترش نبودا، من دوستش نداشتم. 

روشو خوندم، دیدم نوشته بدون لاکتوز! بسم الله. حالا چیکار کنم. 

من شدیدا مخالف اصرافم. با هر کسی هم که ببینم داره اصراف میکنه برخورد میکنم. حالا فک کن خودم یه چی خریده باشم و خراب بشه. هیهات!

امروز صبح گفتم باهاش پنکیک درست میکنم. 

طبق دستور... نه مثه اینکه بوش تو دماغ میرنه. یکم وانیل، یکم کاکائو نه خیر. شروع کردم درست کردن سس شکلات. سرتونو درد نیارم. بعد از 2 ساعت کار فشرده و کلی ماده اضافه مصرف کردن آخرشم برای من قابل خوردن نشد. 


پ.ن . به قول یکی. تو کثافت رو قاطی گلابم کنی بهتر نمیشه. فقط گلاب رو هم به گند میکشه.

پ.ن 2. اگر میشد این مفهوم هزینه ی سوخته رو درک میکردیم خیلی اتفاقای خوبی میوفتاد.